هدف‌های یادگیری

اطلاعات
  • هدف‌های یادگیری
  • نویسنده: ایرج خوش خلق
  • بازدیدکننده: 65
  • تعداد نظرات: 0
  • امتیاز:
برچسب ها

هدف‌های یادگیری به آنچه كه معلم انتظار دارد دانش‌آموزان در جریان آموزش آن‌ها را یاد بگیرند، اشاره دارد. در برنامه‌های درسی چون فارسی، علوم، ریاضی و ... حاوی مفاهیم، مهارت‌ها و ... مرتبط با آن درس است كه برای یادگیری دانش‌آموزان پیش‌بینی شده است. در برنامه‌ درسی انتظار می‌رود یادگیرندگان این مفاهیم و مهارت‌ها و ... را پس از آموزش یاد بگیرند. هدف‌های یادگیری از دو بخش محتوا (آنچه كه باید یاد گرفته شود) و افعال (چگونگی یادگیری محتوا) تشكیل می‌شود. برای مثال، وقتی گفته می‌شود انتظار می‌رود دانش‌آموز پس از آموزش حاصل‌ضرب اعداد یك رقم در دو رقم را به‌صورت صحیح به‌دست آورد ضرب اعداد یك رقم در دو رقم نشان‌دهنده «محتوای درس ریاضی» و به‌دست آوردن و محاسبه كردن نشان‌دهنده «فعل مورد انتظار» از دانش‌آموز است. بنابراین، در هدف یادگیری ریاضی انتظار می‌رود كه دانش‌آموز پس از آموزش با فعل «به‌دست آوردن یا محاسبه كردن»، «محتوای ضرب اعداد یك رقم در دو رقم» را یاد بگیرد.

هدف‌های یادگیری (محتوا + افعال) را می‌توان با توجه به نظریه‌های یادگیری به گونه‌های متفاوت تقسیم‌بندی كرد.

معروف‌ترین طبقه‌بندی هدف‌های یادگیری به بنجامین بلوم تعلق دارد. بلوم با الهام از نظریه یادگیری رفتاری هدف‌های یادگیری را به طبقه‌های 1- دانش؛ 2- فهمیدن؛ 3- كار بستن؛ 4- تحلیل؛ 5- تركیب و 6- ارزشیابی تقسیم‌بندی كرد اما در مبانی نظری سازنده‌گرایی هدف‌های یادگیری به گونه دیگری طبقه‌بندی می‌شود. استینگز با الهام از نظریه یادگیری سازنده‌گرایی اهداف یادگیری را در چهار طبقه 1- دانش؛ 2- استدلال؛ 3- مهارت و 4- محصول تقسیم‌بندی كرده است كه در جدول شماره 1 مشاهده می‌شود.

جدول 1. طبقه‌بندی چهارگانه هدف‌های یادگیری استینگز

انواع هدف‌های یادگیری

توضیحات

افعال عملكردی

دانش فهمیدن

واقعیت‌ها (اصطلاحات، تناسب، و مفاهیم و اصولی كه انتظار می‌رود یادگیرنده در آن‌ها به تسلط برسد.)

بیان كردن، فهمیدن، توصیف كردن، شناسایی كردن، گفتن، نام بردن، یادآوری،‌ بازیابی، بازشناسایی كردن، دانستن

استدلال

استفاده از دانش و فهمیدن به‌عنوان پایه‌ای برای ارائه استدلال در مورد مسائل و راه‌حل‌های آن

تحلیل كردن شامل تحلیل: عناصر، اجزا، پیوندها، توالی‌های منطقی، مراحل، ایده‌های مهم، تأیید جزئیات، بررسی كردن همراه آزمایش

مقایسه كردن: تشخیص شباهت‌ها و تفاوت‌ها

تركیب: ادغام كردن دو یا چند چیز، فرمول‌سازی، سازماندهی، اصلاح و تفسیر

طبقه‌بندی كردن‌: جور كردن، گروه‌بندی كردن، دادن نمونه برای هر چیز

استنباط كردن: تفسیر، كاربرد، استخراج نتایج، پیش‌بینی كردن، حدس زدن و فرضیه ارائه دادن، تعمیم دادن

ارزشیابی كردن: تصدیق كردن، تأیید یا رد دیدگاه‌ها، تفكر انتقادی، نقد كردن، دفاع كردن از یك موضوع، قضاوت كردن

مهارت

استفاده از دانش و استدلال بر انجام ماهرانه مهارت‌ها

مشاهده كردن، گوش دادن، انجام دادن، هدایت كردن، صحبت كردن، استفاده كردن، نشان دادن، اندازه‌گیری كردن، الگو شدن

محصول

استفاده از دانش، استدلال و مهارت برای تولید یك فرآورده

طراحی كردن، تولید كردن، ساختن، نوشتن، ترسیم كردن، ارائه یك گزارش.

هدف‌های یادگیری از نوع دانش

هدف‌های دانش، واقعیت‌های پایه و زیربنایی هر واحد درسی را نشان می‌دهند. این هدف‌ها اغلب با افعالی چون بداند فهرست كند، نام ببرد، شناسایی كند، به یاد آورد و ... بیان می‌شود. برای مثال، ضرب ده رقم را بداند، یا جزئیات یك داستان را به‌صورت روشن یادآوری كند. این نوع هدف‌ ‌بر «دانش نحوه انجام یك مهارت یا فعالیت» ‌نیز اشاره دارد. به عبارت دیگر، وقتی از یادگیرنده انتظار برود كه نحوه استفاده یا انجام یك فعالیت را فقط توضیح دهد یا بنویسد. در واقع، از او انتظار نمی‌رود كه مهارت را انجام دهد، بلكه انتظار می‌رود بدون انجام آن فعالیت فقط دانش خود را درباره آن بیان ‌كنند.

هدف‌های یادگیری از نوع استدلال

هدف‌های یادگیری استدلال فرایندهای ذهنی چون پیش‌بینی كردن، استنباط كردن طبقه‌بندی كردن، فرضیه‌سازی، مقایسه كردن، نتیجه‌گیری كردن، خلاصه كردن، تحلیل كردن و ارزشیابی كردن را نشان می‌دهد. استدلال براساس الگوهای شناختی انجام می‌پذیرد. در ادامه به برخی از الگوهای مهم استدلال اشاره می‌شود.

1. استدلال استقرایی و قیاسی

استدلال قیاسی و استقرایی از طریق استنباط حاصل می‌شود. استنباط به معنای نتیجه‌گیری از شواهد و استدلال تعریف می‌شود. در واقع، استنباط حدس توأم با استدلال براساس شواهد و اطلاعات موجود است.

در هنگام استدلال استقرایی ما از شواهد و واقعیت‌های جزیی خاص، اصول و قوانین كلی و تعمیم‌یافته استنباط می‌كنیم. به عبارت دیگر، در جریان استدلال استقرایی واقعیت‌ها یا شواهد مرتبط را انتخاب، سپس بادقت تفسیر كرده و در نهایت براساس آن‌ها نتایج كلی استخراج می‌كنیم اما در هنگام استدلال قیاسی ما از قوانین و اصول كلی، راه‌حل یا نتایج خاصی استنباط می‌كنیم. به عبارت دیگر، در جریان استدلال قیاسی از قوانین و اصولی كه مربوط به حوزه‌های خاصی هستند، نتایج جزئی استنباط می‌شود.

2. استدلال تحلیلی

در هنگام استدلال تحلیلی ما عناصر یا ساختار یك چیز را بررسی یا آزمایش می‌كنیم. در تحلیل، نحوه ارتباط اجزای یك پدیده یا تركیب آن‌ها برای شكل‌دهی یك كل بررسی می‌شود. در محیط كلاس وقتی یادگیرنده معنای یك كلمه نامعلوم را با گفتن ریشه، پیشوند یا پسوند تحلیل یاد می‌گیرد در واقع، از روش استدلال تحلیلی استفاده می‌كند یا وقتی از آنان می‌خواهیم تا با انجام یك آزمایش تركیبات یك ماده را تحلیل سپس عناصر شیمیایی آن را مشخص كنند از استدلال تحلیل استفاده می‌شود.

از استدلال تحلیلی بیشتر برای درك عمیق یك چیز یا فراهم آوردن زمینه‌های تفسیر برای آن پدیده استفاده می‌شود. یادگیرندگان زمانی در استدلال تحلیلی به شایستگی می‌رسند كه بتوانند اجزا یا عناصر یك چیز را شناسایی سپس ارتباط بین اجزا را توصیف یا نحوه ارتباط اجزا را با كل تعیین كنند.

3. تحلیل مقایسه‌ای

توصیف شباهت‌ها و تفاوت‌های بین دو چیز یا پدیده یك تحلیل مقایسه‌ای است. بنابراین، در این تحلیل هم مطابقت‌ها (شباهت‌ها) و هم مقابله‌های (تفاوت‌ها)‌ بین دو یا چند چیز شناسایی می‌شود.

4. طبقه‌بندی كردن

طبقه‌بندی به معنای جور كردن اشیاء براساس ویژگی‌های معین است. جور كردن اشیاء در طبقه مشخص و معین از پیچیده‌ترین روش‌ها می‌باشد. لذا برای انجام طبقه‌بندی‌های پیچیده لازم است به دانش‌آموز تمرین‌هایی در ارتباط با روش‌های شناسایی و مشاهده كردن ویژگی‌های معین اشیاء طراحی و ارائه شود. بهتر است یادگیرنده ابتدا با تمرین‌های ساده طبقه‌بندی شروع كند. سپس، به او آموخته شود كه در جریان طبقه‌بندی اشیاء و مواجهه با انواع ویژگی‌ها به 1- «بازتعریف طبقه‌بندی‌های قبلی» و 2- «جور كردن دقیق آن‌ها» به منظور تولید زیرطبقه‌های پایین‌تر اقدام كنند.

5. استدلال از نوع ارزشیابی

استدلال در حوزه ارزشیابی به بیان و دفاع از دیدگاه یا نظر، قضاوت‌ها یا تصمیم‌ها اشاره دارد. هدف‌های یادگیری از نوع ارزشیابی از سه نوع اقدام یعنی 1- طرح نظر یا ادعا 2- ملاك تأییدكننده ادعا و 3- شواهد تأیید‌كننده ملاك تشكیل شده است. برای مثال، در مورد هدف یادگیری مرتبط با درس ریاضی، یادگیرنده ابتدا یك نظر و ادعا درباره مسئله دارد. او با توجه به نظر خود یك راهبرد برای حل مسئله انتخاب و طبق آن اقدام می‌كند. او در جریان انجام راهبرد لازم است با توجه به ملاك‌های از قبل تعیین شده برای راه‌حل به صورت پیوسته برای راه‌حل انتخابی خود شواهد ارائه دهد تا درستی یا صحت آن مورد تأیید قرار گیرد.

6. استدلال از راه تركیب

تركیب به معنای فرایند یكپارچه كردن عناصر مجزای یك موضوع یا فعالیت به منظور خلق یك چیز با فعالیت جدید است. بنابراین، در فرایند تركیب ابتدا عناصر مرتبط برای یكپارچه شدن شناسایی سپس آن‌ها با یكدیگر طوری تركیب می‌شوند تا یك كل جدید خلق گردد. نوشتن یك گزارش درسی در مورد برخی از موضوعات علوم ریاضی و فارسی (كه محصول است) با فرایند تركیب شروع شده و پایان می‌پذیرد.

یادگیرنده برای تهیه گزارش لازم است، ابتدا عناصر مرتبط با یك موضوع را شناسایی و درك كند سپس آن‌ها را طبقه‌بندی كرده، درباره نحوه ارتباط طبقه‌های جور شده با یكدیگر بیندیشد و در نهایت آن‌ها را با یكدیگر یكپارچه كند طوری كه یك محصول خلق شود. بدون عملیات تركیب، تولید محصول با شكست همراه خواهد بود.

عملیات شناختی در واقع در انسان شامل استنباط استقرایی و قیاسی، تحلیل، مقایسه كردن، طبقه‌بندی، ارزشیابی و تركیب است كه جملگی الگوهای شش‌گانه استدلال را شكل می‌دهند. این الگوها به معلم كمك خواهند كرد تا هدف‌های یادگیری در حوزه استدلال را به‌خوبی شناسایی و به‌صورت عملیاتی تعریف كنند.

جدول شماره 2 ، نوشتن هدف‌های یادگیری از نوع استدلال را براساس الگوی شش‌گانه نشان می‌دهد.

جدول 2. نوشتن هدف‌های یادگیری استدلال براساس الگوهای شش‌گانه

الگوهای استدلال

اهداف یادگیری زبان

اهداف یادگیری علوم

استنباط استقرایی و قیاسی

از یادگیرنده انتظار می‌رود:

با خواندن داستان پیام یا ایده اصلی، آن را توصیف و تحلیل كند.

از یادگیرنده انتظار می‌رود:

با استفاده از ویژگی‌های اساسی مایعات، یك ماده را از ماده دیگر تشخیص دهد.

تحلیل

مراحلی را كه برای نوشتن یك انشای سازمان‌یافته انجام داده است، بنویسد.

با طرح یك آزمایش عنصر فعال در یك داروی پزشكی را مشخص كند.

مقایسه كردن

شباهت‌ها و تفاوت‌های خوبان داستان شاهنامه و كلیله و دمنه را مشخص كند.

جدولی كه در آن تفاوت‌های محیط‌های طبیعی و مصنوعی مشخص شده باشد، ترسیم ‌كند.

طبقه‌بندی

كلمات داده شده را به‌صورت بخش‌های كلامی طبقه‌بندی كند.

اشیاء را با توجه به ویژگی سختی طبقه‌بندی و جور كند.

ارزشیابی

اعتبار اطلاعات منبع داستانی ... را ارزشیابی كند.

درستی نتایج به‌دست آمده از یك آزمایش را ارزشیابی كند.

تركیب

یك داستان تخیلی بنویسد.

یك گزارش از آزمایش كلاسی بنویسد.

هدف یادگیری از نوع مهارت

مهارت، به اجرای یك عمل منظم در موقعیت‌ها اشاره دارد. اهداف مهارتی لازم است قابل مشاهده و نشان دادن باشند. برای مثال، روان‌خوانی متن، ترسیم یك نمودار، ارائه كلامی یك گزارش، نواختن یك موسیقی، اجرای مراحل یك آزمایش و ... نشان‌دهنده یك عمل منظم در موقعیت‌ها یا مهارت است.

در اجرای یك مهارت، دانش و استدلال نقش مهمی ایفا می‌كند. مثلاً در ترسیم یك نمودار هندسی، دانش درباره اصول هندسه از اهمیت برخوردار است. به‌طور كلی یك مهارت برای اینكه توسط یادگیرنده به‌خوبی آموخته شود او لازم است دانش زیربنایی و استدلال‌های مرتبط با آن مهارت را به‌خوبی درك كرده باشد.

هدف یادگیری از نوع محصول

تولید محصول یكی از باارزش‌ترین هدف یادگیری در نظام آموزشی است. تولید جداول، نمودارها، نرم‌افزار آموزشی، گزارش پژوهشی، وسیله و ابزار از جمله این موارد است.

فواید نوشتن هدف‌های یادگیری

نوشتن هدف‌های یادگیری برای واحدهای درسی برای معلمان، دانش‌آموزان و والدین سودمندی‌های ارزشمندی دارد كه در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود.

سودمندی هدف یادگیری برای معلمان

الف- آگاه شدن از آنچه قصد دارد بسنجد.

شما در كلاس درس آنچه را می‌آموزید، مورد سنجش قرار می‌دهید. هدف‌های یادگیری به معلم كمك می‌كند تا بداند چه چیزی را قرار است از طریق سنجش مورد بررسی و در صورت لزوم بازخورد توصیفی ارائه دهد. اگر هدف‌های یادگیری كلی و مبهم بودند یا وجود نداشته باشند احتمال دارد محتوای تكالیف سنجش با آنچه كه آموخته شده است، همسو نباشد. در این صورت اصطلاحاً گفته می‌شود روش سنجش از روایی برخوردار نیست. عدم روایی یك تكلیف سنجش به این معناست كه محتوای تكالیف حاوی سؤالات یا دستور‌العمل‌هایی است كه یا جزء هدف‌های یادگیری نبوده یا فراتر از آنچه كه قصد داشتید بیاموزید، می‌باشد. وقتی یك تكلیف سنجش از روایی محتوایی برخوردار نباشد نتایج حاصل از آن نیز بی‌اعتبار است.

ب- مشخص كردن روش‌های آموزش

هدف‌های یادگیری به معلم كمك می‌كند تا برای دانش‌آموز هم فرصت‌های مناسب سنجش فراهم كند و هم بداند كه آنچه را كه قصد دارد بیاموزد، چگونه بیاموزد. معلم از طریق هدف‌های یادگیری به تركیب آموزش و تجارب فردی كه یادگیرنده برای رسیدن به هدف‌های یادگیری به آن نیاز دارد، اقدام می‌كند.

پیش‌بینی و طرح‌ریزی تمرین‌ها و فعالیت‌های عملی برای یادگیرنده مستلزم تعیین عینی و مشخص هدف‌های یادگیری برای واحدهای درسی است.

ج- انتخاب و تهیه روش‌های سنجش

هدف‌های یادگیری در انتخاب انواع روش‌های سنجش برای یادگیری بسیار مؤثر است. روش سنجش مربوط به هدف‌های یادگیری كه بر دانش و مفهوم تأكید دارند از روش‌های سنجش مرتبط با هدف‌های یادگیری كه بر مهارت وابسته هستند، بسیار متفاوت است. در واقع، هدف یادگیری است كه مشخص می‌كند دانش‌آموز و معلم برای آگاهی از نحوه شكل‌دهی یادگیری دانش‌آموز از چه روش‌های سنجش استفاده كنند. در فصل‌های بعدی درباره انواع روش‌های سنجش و ارتباط ‌آن‌ها با هدف‌های یادگیری مباحثی به‌صورت مشروح ارائه خواهد شد.

سودمندی هدف یادگیری برای دانش‌آموز

هدف یادگیری به دانش‌آموز نشان می‌دهد كه از او انتظار می‌رود چه چیزی را باید یاد بگیرد. در واقع، برای او پاسخ سؤال «من كجا قصد دارم بروم» را فراهم می‌كند.

هدف یادگیری، یادگیرنده را از نحوه خودسنجی و نظارت بر یادگیری آگاه می‌كند. بدون هدف یادگیری دانش‌آموز به سنجش یادگیری خود یا هدف‌گذاری جهت رسیدن به آن قادر نخواهد بود.

سودمندی هدف یادگیری برای والدین

نوشتن فهرست هدف‌های یادگیری به زبان ساده و ارسال آن به منزل، والدین را كمك می‌كند تا از پیچیدگی و كیفیت فعالیت‌های یادگیری فرزندانشان آگاه شده، در حمایت‌های آموزشی مكمل مشاركت نمایند.

این مقاله برگرفته شده از: خوش‌خلق، ایرج (1397). اصول، راهبردها و كاربردهای سنجش برای یادگیری، تهران: موسسه مدارس یادگیرنده مرآت

برای مطالعه بیشتر می‌توانید از طریق سایت shop.meraat.ir، این كتاب را تهیه نمایید.

نظرات کاربران