چرا كلاس خود را باید معكوس كنید؟
- چرا كلاس خود را باید معكوس كنید؟
- نویسنده: محمد عطاران
- بازدیدکننده: 107
- تعداد نظرات: 0
- امتیاز:

آموزش معکوس تأثیر عمیقی بر زندگی حرفهای معلمها دارد، اما مهمتر از آن، آموزش معکوس اثر مثبتی بر زندگی دانشآموزان دارد. آدام جانسون[1]، در کلاس هشتم در آلاباما[2] تدریس میکند. او معتقد است که در هر کلاسی، اعم از ریاضیات کلاس چهارم یا کلاس محاسبه دانشگاه، دانشآموزان تازهکارند و نوآموز. شروع هر درس، آغاز اولین مواجهه دانشآموز با درس است. معلمان باید بدانند که دانشآموزان آنها چیزی نمیدانند و باید راهی برای ارتقاء فهم و شناخت دانشآموزان در درس پیدا کنند.
نیمی از دانشآموزان آدامز، جزء طرح آموزش فردی[3] هستند و نیمی دیگر از آنها در درس ریاضیات مشکل دارند. اغلب دانشآموزانی که در کلاس او هستند، در مهارتهای درس ریاضیات، مهارت کافی ندارند. آنها زمان و کارِ بیشتری نیاز دارند و آموزش آنها کار سهلی نیست. آدامز در برآوردن نیازهای فردی این دانشآموزان دچار مشکل بود و به دنبال راهی بود که به این دانشآموزان کمک کند و در عین حال درس ریاضیات، برای آنها جاذبه داشته باشد. آدامز میخواست دانشآموزان او در درس ریاضیات قوی باشند و احساس ضعف نکنند. او از دانشآموزانش انتظار داشت تا در جهان کنونی- که ریاضیات هر روز اهمیت بیشتری مییابد- اعتماد به نفس لازم برای موفقیت در ریاضیات را به دست آورند.
سه سال پیش، آدامز با یادگیری معکوس آشنا شد و با استفاده از فیلمهای برخط، کلاسش را معکوس کرد. او موفقیتهایی داشت ولی ناکامیهایی را هم در کاربرد کلاس معکوس تجربه کرد. او در پاییز 2009 میلادی در کارگاه آموزشی جان برگمن شرکت کرد. برخی ایدههای اساسی که در این کلاس آموخت به او کمک کرد به مرحله بعدی کلاس معکوس گام نهد. بسیاری از چیزهایی که آدامز در آن کارگاه یک روزه آموخت به او کمک کرد تا الگوی کلاس معکوس را با کارآمدی و تعهد بیشتری، اجرا کند. دانشآموزان او حالا از درس ریاضیات به هیجان میآیند. آنها درباره درس ریاضیات با هم بحث میکنند در مهارتهای این درس، توانایی و اعتماد بیشتری یافتهاند.
آدامز برخی از دلایل استفاده معلمان ریاضیات از الگوی کلاس معکوس را به شرح ذیل بر میشمرد.
- کلاس معکوس، دانشآموزان را درگیر درس ریاضیات کرده است. آنها دیگر، گیرندگان اطلاعات نیستند.
- کلید تأثیرگذاری کلاس معکوس، فراهم آوردن فرصتی برای آموزش فردی ریاضیات است.
- آدامز، فرهنگ یادگیری را طراحی کرده است که منجر به موفقیت بیشتر دانشآموزان میشود.
- کلاس معکوس به او فرصت بیشتری برای کمک به دانشآموزانی میدهد که در درس ریاضیات مشکل دارند. او فرصت آموزش یک به یک و تعامل با گروههای کوچک دانشآموزان خود را دارد.
- معلم باید سطح مناسبی از ناکامی در درس ریاضیات را ایجاد کند. دانشآموزان برای پیشرفت در ریاضیات به ناهمخوانی شناختی، با پشتیبانی نیاز دارند.
- کلاس معکوس، دیوارهای میان مدرسه و خانه را از بین میبرد. مدرسه برای والدین شفافتر میشود و به آنها در فهم آموختههای فرزندانشان و توانمندی خودشان کمک میکند، به نحوی که بتوانند فرزندان خود را در یادگیری دروس یاری کنند.
انوچ ان جی[4]، معلم ریاضیات کلاس پنجم و ششم مدرسهای نه چندان معروف است. در گذشته، بسیاری از دانشآموزان او عملکرد خوبی بهخصوص در درس ریاضیات نداشتند. وقتی او چالش دانشآموزان را دید، احساس کرد که به دیوار سفت خورده است. او از این که به دانشآموزان مشکلدار و دانشآموزان درسخوان و ممتاز نمیتوانست کمک کند، احساس ناکامی میکرد. به نظر میرسید او تنها در تدریس دانشآموزان متوسط موفق است. تصادفاً او با فیلمهایی درباره کلاس معکوس برخورد کرد و شیفته آن شد. او قبلاً از فناوری برای درگیر کردن دانشآموزان در درس استفاده کرده بود ولی توفیقی نداشت، لذا در پیادهسازی کلاس معکوس، تردید داشت. علیرغم این، میدانست که روش فعلی او هم مؤثر نیست و او باید روش دیگری را برای کمک به دانشآموزان به کار گیرد تا دانشآموزان او ریاضیات را یاد بگیرند. او با کاربرد یادگیری معکوس، دریافت که راهی برای کمک به شمار زیادی از دانشآموزان در درس ریاضیات وجود دارد. در حال حاضر، بیشتر دانش آموزان او درس را یاد میگیرند و میفهمند و از آن لذت میبرند. آنها اکنون، در پروژههای مختلف درسی، درگیر میشوند و چگونگی کاربرد ریاضیات در زندگی را یاد گرفتهاند. انوچ، اکنون میتواند نیازهای همه دانشآموزان خود را برآورده کند. به نظر میآید در کلاس چهلنفره، مدیریت کلاس خیلی سخت بود ولی از زمان کاربرد کلاس معکوس، چالشهای مدیریت کلاس محو شدهاند.
انوچ تجربه خود را با همکارانش در میان گذاشته است و سه معلم دیگر هم به معکوس کردن کلاس خود، ترغیب شدهاند. با موفقیت برنامه انوچ، این سه معلم به او ملحق شدهاند. این معلمان در جلسات هفتگی خود، فیلمهای معکوس را طراحی میکنند ولی مهمتر از آن، این گروه از معلمان، گفتوگوهای خوبی با هم درباره ریاضیات، تعلیم و تربیت و چگونگی برآوردن نیازهای دانشآموزان خود دارند. کلاس معکوس، کلاس انوچ و همکارانش را به مرکز یادگیری بدل کرده است.
کلاس معکوس 101
سادگی نهایت پیچیدگی است.
«لئوناردو داوینچی»
بعضی اوقات سادهترین ایدهها پیچیدهترین و عمیقترین ایدهها هستند.
بیایید برگردیم به آن زمان که تلفنهای بلکبری[5] با آن دکمههای زیاد تولید میشد. همه، متقاضی آن نوع تلفنها بودند تا اینکه استیو جابز رئیس اپل به گروه طراحی خود گفت تلفن همراهی تولید کنند که تنها یک دکمه داشته باشد. بقیه ماجرا تاریخساز شد. فن کلاس معکوس بر اساس ایدهای ساده كه شامل دو مرحله است، بنا شده است:
- روش آموزش مستقیم را از کلاس خود حذف کنید. این به این معنی است که دانشآموزان قبل از حاضر شدن در کلاس به تماشای فیلم آموزشی بپردازند و بر اساس آن واکنش نشان دهند.
- کلاس را بر اساس رها شدن از سخنرانی در کلاس، زمانبندی مجدد کنید و از این زمان برای تمرین برخی مفاهیم آموختهشده، فعالیتهای علمی و تمرینهایی درباره تفکر سطح بالاتر، استفاده کنید.
ما «این» تغییر ساده زمانی را کلاس معکوس 101 مینامیم و این نمایانگر چیزی است که مردم عموماً آن را کلاس معکوس مینامند. تکالیف درسی را با آموزش مستقیم معکوس کنید و حالا شما یک کلاس معکوس دارید. این تغییرات زمانی، فایدههای اساسی در کلاس معکوس دارند.
- در یک کلاس معمولی دانشآموزان اکثراً باید تکالیف درسی زیاد و سختی را در خانه انجام دهند. آنها این کار را بهتنهایی یا با کمک کسی انجام میدهند. بعضی از آنها موفق هستند اما بیشتر آنها موفق به انجام تکالیف نمیشوند. در کلاس معکوس، دانشآموزان تکالیف سخت را در حضور معلم و با کمک او انجام میدهند.
- چون بخش تدریس معلم در کلاس حذف میشود، زمان بیشتری برای کمک و تعامل با دانشآموزان فراهم میشود.
- دانشآموزان قادر به نگهداشتن فیلم و بازگرداندن آن به بخش اول آن هستند، اما در کلاس معمولی، امکان نگهداشتن معلم نیست.
مزیتهای زیاد دیگری هم وجود دارد که در کتابهای قبلیمان که به آنها اشاره شد، شرح دادهایم. هدف این کتاب نشان دادن راهبردهای کاربردی به معلمان ریاضی برای ارتباط با دانشآموزان خود از طریق استفاده از الگوی یادگیری معکوس است.
یک سؤال
به شیوهای دیگر میتوانیم درباره سادگی الگوی کلاس معکوس فکر کنیم؛ مثلاً با این سؤال شروع کنیم. مزیت کلاس چهره به چهره چیست؟ آیا مدت كلاس و توزیع اطلاعات به دانشآموزان، مزیت آن است یا چیز دیگری؟
در محیط کلاس معکوس، آموزش مستقیم بر یک دانشآموز متمرکز است و از وقت کلاس برای انجام کارهای دیگری استفاده میشود. در کلاسهای ریاضیات، این «کارهای دیگر» بیشتر در فعالیتهای عملی، تحقیق و پروژه بیشتر و تمرین هدایت شده با حضور معلم صرف میشود.
وقتی کلاسهای خود را معکوس کردیم، دانشآموزانمان پیشرفت چشمگیری در آزمون واحد داشتند و ما توانستیم بیش از پنجاه درصد آزمایشها را انجام دهیم (برگمن و سمز، 2014).
چیزی که به صورت آزمایشی برای کمک به نیازهای دانشآموزان شروع شد، تبدیل به فن جدیدی شد که اساساً کلاسهای ما و کلاسهای بسیاری از معلمان دیگر را تغییر داد.
باوجوداینکه ما با استفاده از این الگو به تجربههای موفقیتآمیزی دست پیداکردهایم، شاید انتظار داشته باشید که ما همین روش را ادامه داده باشیم، اما بعد از گذشت یک سال از کلاس معکوس، ما مثل سال قبل عمل نکردیم، ما دوباره کلاسمان را احیا کردیم و یادگیری تسلطیاب را به مجموعه این کلاسها اضافه کردیم.
بر اساس کار بنجامین بلوم (1968)، الگوی تسلطیاب معکوس یک روش ناهمزمان است که در آن دانشآموزان قبل از طرح موضوع جدید، بر مفهوم تسلط پیدا میکنند. هر دانشآموز با سرعت انعطافپذیری پیش میرود و این باعث میشود دانشآموزان سطوح بالاتر به چالشی که نیاز دارند، دست پیدا کنند. همچنین دانشآموزانی که نیاز به کمک دارند، مجال حمایت شدن بیابند. سال بعد ما شروع به استفاده بیشتر از پرسش و پاسخ كردیم به ویژه فرایند یادگیری پرسش و پاسخ هدایتشده.[6] نكته مهم این است كه ما با تكرار و تغییر باعث ایجاد پیشرفت در كلاسهای معكوس شدیم و فراتر از كلاس معكوس حركت كردیم.
فراتر از کلاس معکوس
چرا این روش را کلاس معکوس 101 مینامیم؟ هرچند که باور داریم که کلاس معکوس در مقایسه با شکل سنتی آموزش، دوام و مزیت بیشتری دارد، ولی میتوان کلاس معکوس را به مرحله بعدی ارتقا داد. ما معلمانی را میبینیم که برای یک تا دو سال از روش کلاس معکوس استفاده میکنند و بعدازآن به سمت استراتژی یادگیری عمیقتر مانند كلاس تسلطیاب معکوس[7] یا پرسش و پاسخ بیشتر یا الگوی یادگیری پروژهمحور حرکت میکنند.
ما این روشها را جزو یادگیری معکوس میدانیم نه جزو کلاسهای معکوس. یادگیری معکوس نسخه دوم کلاس معکوس است که در آن معلمان فراتر از الگوی کلاس معکوس 101 میروند. الگویی که از حیث محتوا و تأکید بر پژوهش و پروژه، عمیقتر است.
این مقاله برگرفته شده از: برگمن، جان و سامز، ارون (1396). یادگیری معكوس در ریاضیات، ترجمه محمد عطاران و مریم فرحمندخانقاه، تهران: مرآت
برای مطالعه بیشتر میتوانید از طریق سایت shop.meraat.ir، این كتاب را تهیه نمایید.
[1]. Adam Johnson
[2]. Alabama
[3]. Individual Education Plans (IEPs)
[4]. Enoch Ng
[5]. BlackBerry
[6]. www.pogil.org
[7]. Flipped-mastery